Quantcast
Channel: رویای پروانه
Browsing latest articles
Browse All 10 View Live

Article 9

تحقير ميشدم كه تو قد جهان شدي      با روح بغض كرده من اشنا شدي سرما گرفته بود دو دست مرا که تو در اين دو قطب يخ زده اتشفشان شدي و من تمام وسعت خود را دعا شدم شايد تو مستجاب شوي ،ناگهان شدي! روح مرا...

View Article



Article 8

ما در لحظه   ما در لحظه افتادن یک برگ زرد متولد شدیم و تولدمان را با شکستن چند شاخه گل یاس جشن گرفتند و تنها ما بودیم که به سوگ برگ ها نشستیم و با تمام کوچکیمان گریستیم روزها گذشتند وثانیه ها گم شدند و...

View Article

Article 7

همه هستی من پروانه ای بود که خود می دانست دوستش دارم . پروانه ای که در اوج ، بدرودم گفت و پرید . از آن روز پر هر پروانه را می زنم تا سیلی بی وفایی به گوش کسی نزند.   این روزا دلم خیلی گرفته . دیگه...

View Article

Article 6

بر سنگ قبر من بنویسید خسته بود اهل زمین نبود نمازش شكسته بود برسنگ قبر من بنویسید شیشه بود تنها از این نظر كه سراپا شكسته بود بر سنگ قبر من بنویسید پاك بود چشمان او كه دائماً از اشك شسته بود بر سنگ قبر...

View Article

Article 5

آسمانی باز می خواهد دلملحظه ای پرواز می خواهد دلم بغض باران در نگاه برکه هاست ابر چشم انداز می خواهد دلمدر ميان کوچه باغ لاله ها يک دهن آواز می خواهد دلمای نگاه معبد اسرار شرقباز تاب راز می خواهد دلم...

View Article


Article 4

من آموختم  که دوست واقعی خریدنی نیست ، ..... باید آنرا پیدا کرد من آموختم  که عشق سرمایه عظیمی است که هر کسی و هر دلی آن را ندارد !!!!!

View Article

Article 3

ای که روزی ز بد حادثه دنبال نگاهم آیی من به اندازه جبران خیانت به تو شک خواهم کرد من برای دل زخمیت نمک خواهم داشت آنچنان منتظرم از سر شوق که اگر زود بیایی دیر است

View Article

Article 2

به خدا حافظی تلخ تو سوگند نشد که تو رفتی ودلم ثانیه ای بند نشد لب تو میوه ممنوع ولی لبهایم هر چه از طعم لب سرخ تو دل کند نشد با چراغی همه جا گشتم وگشتم در شهر هیچ کس هیچ کس اینجا به تو مانند نشد هر کسی...

View Article


Article 1

زندگی کردن در هیچستان سکوت همیشه برایم لذت بخش بود.من در سکوت خودم را داشتم با تمام نداشته هایم وهمین برای خوشبختی من کافی بود.اما امروز نگفتن و نهفتن تمام زندگیم را پوشانده است و سایه شوم این سکوت...

View Article


Article 0

کوله باری سنگین به دوش می کشیدم صدای نفس نفس زدنم گواهی می داد شاید این کوله بار من نیست   به جاده نگاه می کنم در انتهای این خطوط موازی در آن دور دست کسی است که برایم دست تکان می دهد کسی که انتظارم را...

View Article
Browsing latest articles
Browse All 10 View Live